در نوشته پیشین بر این پرسش تاکید شد که:
تصور کنید شما مجبور هستید از تهران به قم بروید آیا خودرو شما شعور این را دارد که به جای ۱۰ لیتر در صد کیلومتر لختی به شما رحم نموده و ۸ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر بسوزاند؟
اما نکته دیگری که می توان در این باره گفت نسبت قیمت خودر به قیمت سوخت است. در کشورهای پیشرفته همواره تلاش شده است برای کاهش مصرف سوخت و رعایت بهره وری در حد ممکن این نسبت کوچک شود.
به عبارت دیگر هرچه قیمت خودرو برابر بهای حجم کمتری از سوخت باشد می توان به این نتیجه رسید که صرفه تبدیل خودرو های فرسوده به خودرو های روزامد بیشتر است.
هرچند که در کشور ما نیز تقریبا پس از پایان دفاع مقدس دولتمردان تصمیم گرفتند که این نسبت را کوچک کنند اما با یک چشم پوشی استراتژیک:
در طول این سالها همواره برنامه ریزان اقتصادی کشور با نادیده گرفتن قیمت های چند برابری خودر در بازار انحصاری و غیر رقابتی ایران تلاش کرده اند با سال به سال گران کردن قیمت سوخت این نسبت را به اندازه جهانی آن نزدیک کنند.
بیش از ۲۰۰۰ (دو هزار درصد) افزایش قیمت بنزین در مدت کمتر از بیست سال نشانه این عزم جدی دولتمردان است.
چشم پوشی استراتژیک دولتمردان از یکی از وجوه اصلی مساله نسبت قیمت سوخت به قیمت خودرو موجب شده است کوچک شدن نسبت زیانهای زیر را به بدنه اقتصاد کشور وارد کند:
یک بار دیگر مرور کنیم که:
قیمت بنزین در مدت کمتر از بیست سال بیش از ۲۰۰۰ (دو هزار درصد) افزایش یافته است.