عکاس تازه کار

شیر و خروشید قدیمترین نمادهای ایران است

عکاس تازه کار

شیر و خروشید قدیمترین نمادهای ایران است

آقای ....... زهی خیال باطل حکمیت تکرار نشدنی است

« فیض کاشانی در تجمیع حروف مقطعه قرآن به این جمله می‌رسد: «صراط علی حق نمسکه.» راه علی(ع) راهبرد حق است. و فردا زادروز این بزرگ است که پیامبر(ص) فرمود: «انا و علی ابوا هذه الامه.» من و علی پدران این امت هستیم. حاصل 30 سال زندگی او پس از پیامبر در احترام به حدود الهی و مردم خلاصه می‌شود. 25 سال برای حفظ اسلام و پاسداشت احترام به رای مردم خانه‌نشین بود و در سال‌های پایانی خلافت را به دلیل هجوم مردم به خانه‌اش به عنوان یک تکلیف پذیرفت. در طول حکومتش هرگز به همزیستی با ناحق و فاسد تن نداد، اما بارها رای مردم را بر نظر خود ترجیح داد و از آن تمکین کرد که ماجرای حکمیت یکی از این موارد است. امت را چنین پدری باید. زاد روز ولادت باسعادت مولای متقیان حضرت علی(ع) و روز پدر بر همگان مبارک باد. »
 

مطاب بالا عینا از شماره امروز روزنامه اعتماد ملی نقل شده است

روزنامه اعماد ملی امروز در صفحه نخست در مطلبی با عنوان پدر امت چند نکته درباره ماهیت گردانندگان این روزنامه را آشکار کرد.  

 

  1. توطئه سقیفه رای مردم بود. 
  2. حکمیت رای مردم بود  و حضرت علی علیه السلام به احترام مردم ان را پذیرفت. 
  3. روزنامه آقای کروبی معتقد به قانیت کمیت و درستی آن حرکت است.   

به عنوا یک مخالف سر سخت آقای کروبی گمان می کنم ردای ابوموسی اشعری بر قامت جناب کروب از هر کسی پسندیده تر و برازنده تر است.

حیف که پیشنهاد حکمیترا آقای موسوی داد وگرنه یقینا آقای کوبی آن را فراموش نمیکرد. 

احتمال شاگردان و کارمندان آقای کروبی تاریخ را ناقص خوانده اند و یادشان نمی اید جریان انحرافی خوارج از دل همان بانیان و طرفداران حکمیت زایده شد. ایشان باید به یاد بیاورند که طرفداران حکمیت وارث نهروانند. 

آقای کروبی به کجا چنین شتابان برای نهروانی شدن خیلی عجله دارید اما گمان نکنید این بار مالک از فتح سنگر معاویه بازگردد. 

حتما از علی زمان شنیده اید در صوت تکرار تاریخ این بار علی مکلف به در پیش گرفتن راه کربلاست و این شمایید که در محاسبه هایتان دچار اشتباه شده ید. اجداد شما حکمیت را تحمیل کردند و به امام نیز جام زهر را نوشاندند  

       اما این بار بدانید زهی خیال باطل.

شیشه ایی که تبلیغات موسوی شکست

بیانیه های پیاپی از سوی میرحسین موسوی صادر می شود و در آنهاست که سیل اتهامات به اشخاص و نهادهای مختلف و جمعیت های گوناگون زده می شود.
در اینکه آقای موسوی طرفدارانی دارد و آنها به نتیجه انتخابات اعتراض دارند حرفی نیست اما سخن از این است که منشا این اعتراض چیست.
در دوران تبلیغات انتخابات و زمانی که موج موسوم به سبز  هواداری از موسوی در حال خود نمایی بود به دوستی گفتم؛ هدف طراحان تبلیغات برای موسوی اقناع مردم به رای دادن به نفع موسوی نیست آنها می کوشند موسوی را برنده انتخابات معرفی کنند.
نوع تبلیغ ها و تلاش برای پرشمار نمایش دادن طرفداران موسوی با طراحی حرکتهایی که در این راستا موثر باشد نمود اصلی حرکتهای انتخاباتی به نفع موسوی بود. همانگونه که در فیلم تبلیغاتی موسوی نیز بیشتر بر این وجه از مساله تاکید شد و حرف گفتنی و برنامه ارایه شدنی کمتر در آن دیده شد.
این رویه حتی با عمل غیر قانونی سید محمد خاتمی که ظهر روز انتخابات پیروزی را به موسوی تبریک گفت در حالی که هنوز رای گیری تمام نشده بود ادامه یافت.
خبر های متعددی هم که پایگاه های اینترنتی حامی موسوی مبنی بر پیروزی و پیشی گرفتن موسوی در انتخابات مطرح می کردند همسو با این جریان بود.
یک لیوان شیشه ای، یک آجر، یک قطعه سنگ و جامداتی از این دست را در نظر بگیرد؛ اگر چند هفته  به صورت پیوسته آن را به درون کوره ای فرو کرده و گرم کنید و یک باره در مدت بسیار کوتاهی آن را به فضای سرد محیط باز منتقل کنید بی تردید دچار شکست ها و ترک های فراوانی می شود. این اتفاقی بود که به نظر من طراحان تبلیغات آقای موسوی برای طرفداران و دوستداران آقای موسوی ایجاد کردند.
طرفارن آقای موسوی در کوره تبلیغاتی پیروزی نامزد مورد حمایتشان در روزهای ایام تبلیغات انتخاباتی پیوسته حرارت دیدند و گرم شدند؛ برای این عزیزان ذهنیتی حاصل شد که می پنداشتند همه ملت ایران موسوی را می خواهد.
شعارهایی مثل «اگه تقلب نشه موسوی برنده می شه»، یا «آخر هفته ....... رفته» همه در این راستا طراحی و منتشر شد.
تلاش موسوی بر دروغ گو نامیدن رییس جمهور کنونی در مناظر ه فرمایش اش با حجت الاسلام کروبی استفاده و به کار بستن پیش پا افتاده ترین اصل جنگ روانی یعنی تکرار پیوسته و تاکید بر یک مطلب غیر واقعی و قبولاندن آن به مخاطب بود.
اما انتخابات و صندوق های رای نتیجه دیگری داشت که برای طرفدارن موسوی غیر قابل پذیرش بود. و اختلاف آرا نیز بر این ناباوری دامن زد؛ هرچند که به آنها پیروزی قطعی موسوی قبولانده شده بود، ذهن ها و فکرهای این فرزندان ملت در تهاجم دوهفته ای تبلیغات انتخاباتی که دیگر تبلیغات انتخاباتی نبودند و بهتر است تبلیغات پیروزی خوانده شوند به پیروزی حتمی موسوی جهت یافته بود.
در چنین فضایی وقتی نتیجه های انتخابات آشکار می شود آنها که برایشان ذهنیت پیروزی قطعی در انتخابات ساخته شده بود نمی توانند با واقعیت کنار بیایند و آن را دروغ و تقلب می خوانند و به آنها این استدلال آموخته می شود که اختلاف 11 میلیونی دروغ بزرگی است که گفته شده تا کسی نتواند ان را تکذیب کند در حالی که شاید غیر واقعی و تقلب آمیز خواندن نتیجه انتخابات، دروغ بزرگی باشد که باور نکردن آن دشوار.
اتفاق دیگری که در انتخابات اخیر افتاد کناره گیری موسوی از طبقات مستضعف و متوسط جامعه بود؛ سخن گفتن با ادبیاتی متنافر با ادبیات عامه مردم و تاکید بر حمایت های روشنفکری در بهترین حالت می توانست رای قشری اندک از جامعه را از آن خود کند؛ فرصت های تلویزیونی زنده که در این دوره برای نامزدها در نظر گرفته شده بود می توانست در این راستا استفاده شود ولی این فرصت ها به تخریب رقیب غایب، و عصبانیت یا تعارفات بی استفاده برای مردم گذشت.
شاید اگر موسوی صرفا از نیمی از این فرصت های تلویزیونی را به بیان برنامه های خودش به زبان عامه می گذراند اختلافش با نامزد پیروز کمتر می بود و شانس پیروزی بیشتر. 

آری شیشه احساس طرفداران موسوی شیوه تبلیغاتی او شکست. 

/ادامه دارد/


چرا شهر آرام نمی شود

آشوب هایی که میرحسین موسوی به همراه برخی طرفدارنش و کمک همه جانبه سازمانهای تروریستی و کشورهای بیگانه در روزهای اخیر برپا کرده اند موجی از نارضایتی را در بین مردم ایجاد کرده است. 

این نا ارامی های در نگاه ابتدایی به عنوان یک تهدید برای نظام اسلامی به حساب می آید اما نکته مهم این است که برخورد و منکوب کردن اغتشاش گران برای دستگاه انتظامی و امنیتی کشور کار چندان پیچیده ای نیست اما اینکه چرا این دستگاهها در برخورد گرفتار تعلل شده اند پرسشی است که بسیاری از شهروندان مطرح می کنند. 

دلایلی که می شود برای برخورد جدی نشدن آشوب طلبی ها در نظر گرفت عبارتند از : 

  1. شمار اندکی از طرفداران معقول یک کاندیدا هنوز تصور می کنند حقی از نامزد آنها ضایع شده است. پس باید آنها به نتیجه قطعی برسند و مرز خود را با آشوبگران مشخص کنند. 
  2. نامزدهای انتخابات تقریبا همگی از نیروهای نظام بوده اند پس باید به آنها مجال داد از فضای احساسی بیرون بیایند و مسیر و مرزخود را مشخص کنند. 
  3. گروهک ها و سازمانهای تروریستی و کشورهای بیگانه در دوران مسوولیت محمد خاتمی مبسوط الید به گسترش پیچک های انحافی خود در کشور بوده اند و امروز روزی است که با همه توان وارد عرصه شده اند. این ایام فرصتی برای شناسایی و نا بودی آنهاست. 
  4. این آشوبها به نام حمایت از یک نامزد خاص بر پا شده است و چون مساله ای داخلی است باید نظام از ورود به حیطه های سرکوبگری پرهیز کند و بگذارد ملت خود حساب اغتشاش گران را برسد.