۱- هدف از طرح این سوال مخالفت با مالیات است باور کنید؟
۲- وقتی مسلمانان باید شرعا خمس بدهند مالیات چه معنایی دارد؟
امام خمینی در کتاب ولایت فقیه خمس را برای اداره حکومت اسلامی می دانند.
دولت به جای اینکه دنبال ترویج فرهنگ مالیات باشد بهتر است دنبال ترویج فرهنگ پرداخت زکات و وقف باشد.
حتما نظر بدهید.
امام قطعنامه را پذیرفت؟
قطعنامه را به امام قبولاندند؟
امام جام زهر را نوشید؟
جام زهر را به امام نوشاندند؟
چه کسانی جام زهر را به دست امام دادند؟
چه کسانی زهر جام را به امام خوراندند؟
چه کسانی زهر را در جام ریختند؟
چه کسانی زهر جام را فراهم کردند؟
و اکنون چه کسانی موافق دوباره سرکشیدن جام زهرند؟
یاد امام که می افتم اولین چیزی که به ذهنم می رسد جام زهر است.
برادر صادقی از قدیمی های لشکر ۲۷ محمد رسول الله نقل های جالبی از پذیرش قطعنامه می کرد.
تعریف می کرد یکی از توابین که همان اوایل انقلاب توبه کرده بو.د و واقعا به صف عاشورایی امام عشق ملحق شده بود وقتی قطعنامه قبول شد خوشحال بود و می خندید.
از او علت خوشحالی اش را پرسیدم گفت: خوشحالم که تا آخر با امام ماندیم و لحظه ای او. را تنها نگذاشتیم.
اگر بعضی ها امام را تنها نمی گذاشتند آیا باز هم باید که قطعنامه پذیرفته می شد.
محسن رضایی که ان روزها فرمانده سپاه بوده یک بار در دانشگاه تربیت معلم گفت: فشاری که از پشت جبهه بر رزمندگان وارد می شد هیچگاه از سوی نیروهای صدام به ما وارد نشد.
در حوزه فرهنگ پخمگان فرصتسوزی میکنند. پخمگی خصلت متداولی است که تنها در حوزه فرهنگ نیست بلکه در سایر حوزهها هم میتوان از آن سراغ گرفت مثل پخمگان اقتصادی، سیاسی، هنری و... .
جامعه اسلامی جامعه هوشیارها و زبان دارها است،
جامعه اسلامی جامعه مردم فضول است...
جامعه بره ها نیست.
در قسمت نظرات منتظر پاسخ شما به پرسش و همچنین دیدگاهتان در این باره هستم.
چند هفته پیش یک اس ام اس به دستم رسید که در آن نوشته شده بود:
۳۰ روز است مدت قرار داد ترکمانچای تمام شده است
۹۹ سال پیش
در پایان هم اشاره شده بود که امروز اولین اقدام ایران برای باز پس گیری زمینهای خدا آغاز شد.
گذشته از اینکه دولتمردان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی چه اقدامی برای باز پس گیری پاره های تن ایران عزیز انجام دادند یا اینکه اصلا جلوی بازگشت جگرگوشه های ایران را به کشورشان گرفتند نمی خواهم صحبت کنم.
اما اتفاقی که در چند روز اخیر افتاده است وادادگی برخی روزنامه های درونی در برابر سخن پراکنی های دولت تازه استقلال داده شده بحرین است.
خیلی برایم جالب بود وقتی امروز بر صفحه نخست فلان جریده دیدم که حک شده است بحرین از ایران درخواست احترام کرد.
اصولا همه این مسایل پس از آن آغاز شد که شورای موسوم به همکاری خلیج فارس که حاکمان شکم گنده خلیج فارس به جای عاروق پس از غذا دوباره ادعاهای پوسیده شان را در باره جزایر سه گانه ایرانی تنبان بزرگ و کوچک و ابوموسی واگویه کردند و به صورت طبعی همانطور که ایران بارها به همسایگان خود هشدار داده بود ادعای بی پایه و اساس مرزی و ارضی و غیره را مطرح نکنند که در این صورت باید به یادشان بیاوریم که ایران مرزی با چین و مرزی با روم داشته است و تا دو سه کشور تازه مستقل آن طرف تر همه تا همین نزدیکی ها خراج گزار و رعیت دولت مرکزی ایران بوده اند.
به هر حال روزنامه کیهان که مشی و مرام سیاسی آن در نزد همه مشخص است در واکنشی به همین ادعای شیخ نشینها مطرح کرد که بحرین جزیی از خاک ایران است و به صورت غیر قانونی در آن دولت و حکومت تشکیل شده است و .....
بحرین، افغانستان، عراق، ترکیه، هند، جمهوری های آذبایجان و خیلی جاهای دیگر اصولا جزیی از ایران بوده و هستند و به دولتمردان این کشورها توصیه می شد که به یاد داشته باشند ادعاهای بی اساس را نه مطرح کنند و نه به آنها فکر کنند چرا که اگر ایران بخواهد به فکر باز پس گردانیدن زمینهای خدا باشد باید با میزهای ریاست و حاکمیت خداحافظی کنند.
به هر حال منتظر دیدگاه های دوستان هستم.
حتما تا حالا با خبر شده اید که دکتر احمدی نژاد اعلام کرده است که دولت بنا دارد بنزین را صرفا از طریق کوپن در اختیار خودرو داران و ملت شریف قرار دهد.
این اعلام ریس جمهور تاییدی بر مطالب بیان شده در قسمت ششم همین سری نوشته ها بود. استدلالهای دکتر احمدی نزاد هم در این راستا اندکی پذیرفتنی بود. اما نکته اساسی این است این استدلالها را صرفا کسانی می پذیرند که نوعی اعتماد به ایشان داشته باشند.
البته رای بالای احمدی در انتخابات ریاست جمهوری و همچنین تلاش گسترده اش برای حفظ ارتباط با مردم که مهمترین مولفه آن در سفرهای استانی جلوه گر است به او این امکان را می دهد که جرات چنین تصمیمهایی را داشته باشد.
حجت الاسلام خاتمی هم هر چند که محبوبیت در خور توجهی داشت اما نتوانست در دوران حاکمیتش دست به چنین اقدامی بزند شاید آن هم به این دلیل بود که تصور می کرد مرتبه اعتماد مردم به او در اندازه ایی نیست که توان تحمل فشارهای چنین تصمیمی را داشته باشد.
اصولا دکتر احمدی نزاد بر مبنای چند اعتقاد به چند گزاره چنین تصمیمی گرفته است:
۱- او تصور می کند هر چند که رایی که در انتخابات کسب کرده از سید محمد خاتمی کتر است اما کیفیت آرایی که به سمت او گرایش داشته از اعتقاد و ایستادگی بیشتری برخوردار بوده است.
۲- او در پی آن است که حتما چنین معضلاتی را در کشور حل کند و اصولا روحیه او کار و تلاش برای فردایی بهتر با تحمل سختی های بیشتر است.
۳- اعتماد احمدی نژاد به راهکارهای مدیریتی برای کاهش مصرف سوخت و توجیه مردم به ضرورت این اقدام بسیار بیشتر از پیشینیان اوست.
۴- او خود را طرف حساب با توده مردم می داند و تلاش می کند اقلیت ثروتمند را در محاسبات خود تاثیر ندهد.
به هر حال تصور من این است که صراحت گفتار احمدی نژاد در مخالفت با فروش بنزین به قیمت آزاد قدری در فروکش کردن تشویش های ذهنی مردم موثر بوده است حتی اگر این رویه ادامه نیابد و در آینده دولت مجبور به ارایه بنزین غیر کوپنی شود.
استدلال او نیز در باره اینکه اعلام قیمت و ارایه بنزین غیر کوپنی موجب تورم صد درصدی می شود که زیان اکثریت مردم و سودبردن بیشتر همان اکثریت ثروتمند را می شود تقریبا پذیرفتنی است هر چند که پدید آمدن بازار سیاه بنزین قطعی در دو ماه آینده قطعی است که از این رهگذ نیز همان ثروتمندان اقلیت ثروتمندتر می شوند و شمار اندکی نیز تازه به دوران رسیده و نوکیسه بر کشور تحمیل می شود.
تصمیم دیروز عصر شورای عالی اداری برای انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی یکی از مجموعه اقداماتی است که دکتر احمدی نژاد در پی آن است تا به وسیله آن روند تصمیم سازی و اجرا را در کشور آسانتر فعال تر و سریع تر کند.
این سناریو که قسمت پیشین آن در سال گذشته و با قرار دادن سازمانهای مدیریت و برنامه ریزی استان ها در زیر مجموعه استانداری ها عملیاتی شد و در پایان نیز منجر به استعفای قدرتمندترین رییس دستگاه برنامه ریزی کشور در دو دهه اخیر شد نشان دهنده عمق نارضایتی از عملکرد و نگرشهای این سازمان در دو دهه اخیر بوده است.
احمدی نژاد چند روز پیش این نارضایتی را در کنار کنایه هایی به نظام ناکارآمد بانکی و شرکتهای بیمه مطرح کرد و دیشب آن را وارد مرحله اجرایی کرد.
به هر حال تغییر مرتبه سازمان مدیریت هر چند که به نظر می رسد ابزاری برای راحت تر اصلاح کردن نگرشهای حاکم بر آن باشد اما نخستین گام در این مسیر است.
امید در این زمینه بر این است که دکتر احمدی نژاد این پرونده را به گونه ای جدی پیگیری کند و اجازه ندهد سرنوشت آن به مانند وعده برخورد انقلابی با مدیریت دانشگاه آزاد (کارتل اقتصادی هاشمی رفسنجانی عبداله جاسبی) گرفتار فراموشی شود.
حراج خودروهای با شعور (قسمت ششم) / با کلی تاخیر
بالاخره پس از کلی تاخیر که در نوشتار پیش به گفتن برخی سببهای آن پرداختم دوباره دسترسی ما به شبکه جهانی اینترنت برقرار شد و ان شا ء الله دوباره در خدمت دوستان خواهم بود.
تا اینجا اشاره کردیم که:
...... مردم به بنزین نیاز دارند پس آن را به هر بهایی تهیه خواهند کرد مگر اینکه تن به تعطیلی بسیاری از فعالیتها و کارهای خود بدهند.
و درست همینجاست که دیگر لیتری ۱۰۰ تومان نمی تواند مبنای قیمت بنزین در کشور باشد. بلکه بازار غیر رسمی ای که برای این کالا بوجو خواهد آمد تعیین کننده قیمت بنزین خواهد بود و نهایتا نیز معادلات اقتصادی را باید بر مبنای این قیمت نوشت.
این قیمت یقینا فاصله چندانی با بهای منطقه ای بنزین نخواهد داشت و می توان گفت لیتری حدود ۶۵۰ تومان قیمتی است که باید اثرات تورمی آن را محاسبه کرد.
این اتفاق متاسفانه خواهد افتاد اما وجود ۴۰۰ لیتر بنزین سهمیه ای در کارتهای سوخت مردم فعلا موجب شده است اتا پایان این حجم سهمیه تشکیل بازار غیر رسمی و شوک های تورمی به تعویق بیافتد.
در حال حاضر مردم فعلا بنزین سهمیه ای در بن های الکترونیکی سوخت خود دارند و تا یک ماه و نیم آینده نیازشان با همین حجم بنزین تامیین می شود اما پس از این مدت است که مشکلات بوجود آمده برای مردم که ناشی از سهمیه ای شدن بنزین است کم کم نمایان خواهد شد.
دولتمردان ما فعلا با نوعی تدبیر و هوشمندی تلاش کرده اند با ابراز نکردن قیمت بنزین آزاد علاوه بر اینکه مانع پدیدار شدن شوک های تورمی بنزین افزایش چند صد درصدی بهای بنزین بشوند به نوعی فضای روانی برای خودداری و صرفه جویی مردم ایجاد کنند؛ چرا که مردم این احتمال را می دهند در پایان دوره دو سه ماهه تا پایان تابستان خبری از بنزین خارج از سهمیه و با قیمت آزاد نباشد.
اما این نکته که پس از پایان تابستان و دقیقا در پرترافیک ترین ماه سال برای کلانشهرها و درست هنگامی که بر اثر مصرف روزانه یا سفرهای تابستانی سهمیه بنزین مردم تمام شود و مردم بخواهند با استفاده از شبکه حمل و نقل عمومی ارزان قیمت جابجا شوند؛ چه اتفاقی در انتظار است نکته ای است که پیش بینی آن کار دشواری نیست.
کافی است در یکی از ساعات پرترافیک روز در فصل تابستان که تقریبا معابر کلانشهرها کمترین حجم ترافیک را دارا هستند بخواهید از شبکه حمل و نقل عمومی ارزان قیمت استفاده کنید؟؛ برای نمونه در ساعت 7 و پانزده دقیقه صبح به محل کار خود بروید یا در ساعت 17 از محل کارتان به منزل بروید.
در این شرایط به راحتی متوجه دو نکته می شوید:
1. دست کم 15 دقیقه باید در ایستگاه اتوبوس منتظر آن باشید.
2. هنگامی که اتوبوس به ایستگاه می رسد آنقد آکنده از مسافران بی خودرو است که احتمالا در آن جایی برای به زور ایستادن شما نخواهد بود.
حال که در تابستان اینگونه است در پاییز چه سان خواهد بود تصور می کنم می توانید پیش بینی کنید.
بدیهی مانند سالهای قبل همواره تاکسی و آژانس های تاکس تلفنی را نمی توان در شمار ناوگان حمل و نقل عمومی ارزان قیمت آلوده به شمار آورد؛ نزدیک ترین واژاه برای آنها می تواند این باشد:
«ناوگان حمل و نقل دربستی خصوصی»
به هر حال تصمیم جدی مدیران برنامه ریز و اجرایی باید توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی ارزان قیمت باشد.
1. افزایش سریع و پرتعداد ناوگان اتوبوسرانی ارزان قیمت.
2. افزایش سریع ظرفیت خطوط مترو.
3. تدبیر کردن راهکارهایی برای کاهش هزینه مسافرتهای درون شهری شهروندان با تاکسی.
4. توسعه و اصلاح شبکه معابر شهری.
وقتی نوجوان بودم همیشه از کارمند شدن بیزار بودم. اما بالاخره بعد از عمری کار رسانه ای و به قول اصحاب لیبرال دموکراسی کار ژورنالیستی کارمند ..... یکی از دوایر دولتی شدم.
به استحضار دوستان و رویت کنندگان محترم می رساند رییس ما در اداره واقعا آدم با شعوری است.
همین که دید من اندک علاقه ایی به اینترنت و کار رسانه ای دارم یوزر پسورد اینترنش را به ما داد.
ماهم کلی ذوق از خودمان ترکاندیم.
در اولین گام یک وبلاگ خیلی خیلی باحال ایجاد کردیم و باقی قضایا.....
اما متاسفاه علی الظاهر دنیا بی مرام تاب دیدن خوشی ما را ندارد و همان یکی دو هفته اول ناگهان ظرفیت دسترسی به اینترنت رییس محترم تمام شد و ما ماندیم و یک سینه سخن ......
در خانه هم که همه قسم وسیله داریم جز یک دستگاه رایانه.
حالا به همراه زوجه محترمه تصمیم راسخ داریم پس از وصول اولین حقوق که احتمالا مربوط به چهار ماه پیش باشد یک دستگاه رایانه قسطی مبایعت فرماییم.