عکاس تازه کار

شیر و خروشید قدیمترین نمادهای ایران است

عکاس تازه کار

شیر و خروشید قدیمترین نمادهای ایران است

دو خاطره از شهید همت و سخنان یک نامزد ریاست جمهوری

نیروهای ایرانی به سوریه اعزام و در پادگانی در دمشق مستقر شدند و اینکه در شب اعزام، حاج همت در جلسه رؤسای سه قوه حاضر شد و.... قطعا خطاست! اولا در جلسات «حاج احمدمتوسلیان» که فرمانده نیروها بود شرکت می کردند نه حاج همت! ...

در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی بودیم. امام خمینی (ره) مثل همیشه تأکید می فرمودند که هیچ کاری واجب‌تر از حضور در جبهه نیست. برخی نامزدهای مجلس هم شاید برای نشان دادن توجه خود به فرمایشات حضرت امام (ره) گهگاه سری به جبهه می زدند! یکی از نامزدها از وقتی آمده بود تا زمانی که رفت و در تمام طول حضور چند روزه‌اش در جبهه از نداشتن یاور و همراه گله مند بود و رزمندگان را تشویق می‌کرد تا مرخصی بگیرند و در ستاد انتخاباتی او برای برگزیده شدنش تلاش کنند و همین امر ما را بسیار برآشفته می‌کرد و در پی آن بودیم که راهی برای پایان دادن به تکلیف شرعی نامزد محترم (برای حضور در جبهه!) پیدا کنیم.
در همین ایام بود که مطلع شدیم گروه دیگری از سیاست ورزان با اصرار از فرمانده لشکر 27 محمدرسول الله (ص) می‌خواهند تا او هم جبهه را ترک کند و بر اساس تکلیف شرعی (!) از شهر خود نامزد نمایندگی مجلس شود. اما جای نگرانی نبود؛ حاج همت تکلیف شرعی را عمل به فرمایش و رهنمود رهبر انقلاب (حضرت امام خمینی) می‌دانست که هیچ کاری را واجبتر از حضور در جبهه ندانسته بودند.
این شد که نه حاج همت جبهه را ترک کرد تا به تکلیف شرعی نامزدی مجلس بپردازد و نه دوستان و همرزمان ما مرخصی گرفتند تا به یاری آن نامزد محترم مجلس (که امروز دیگر در بین ما نیست) بشتابند! جبهه ماند و یاران دیرنش؛ آنها که سربه فرمان ولایت سپرده و با خدا معامله کرده بودند.
حاج همت در جمع تعدادی از فرماندهان و مسئولان لشگر (که بنده نیز حضور داشتم) در مورد تدبیر و آینده‌نگری حضرت امام سخن می گفت و خاطره‌ای را به عنوان مصداق سخن خود نقل کرد. ایشان از چگونگی اعزام نیروهای تیپ محمد رسول الله به سوریه و استقرارشان در دمشق و گشوده شدن جبهه‌ای جدید در مقابل رژیم اشغالگر قدس و آماده شدن برای آغاز عملیات سخن می گفت و اینکه بر اساس برآورد نیروهای اطلاعات و عملیات تیپ و فرماندهان آن، مبارزه با اسراییلی ها بسیار راحت‌تر از نبردهایی بود که در جبهه‌های دفاع مقدس جریان داشت.
او جا به جا از «حاج احمد متوسلیان» (که آن روزها امید بسیاری به زنده بودنش وجود داشت) و فرماندهی و قدرت تصمیم گیری و شجاعت او یاد می‌کرد و اشاره‌ای نیز به نحوه اسارتش کرد. از مذاکرات طولانی با نیروهای سوری گفت و اینکه «در شب آخری که قرار بود در جلسه با فرماندهان کشور سوریه طرح عملیات فردا را نهایی کنیم، حاج احمد خمینی از بیت امام تماس گرفت و گفت که حضرت امام با انجام عملیات موافق نیستند. با قطع و وصل شدن‌های مکرر تلفن دیگر موفق به مذاکره و شنیدن شرح ماجرا و دلیل تصمیم امام نشدیم. ما مانده بودیم که به سوریها چه بگوییم و با دلهره به جلسه رفتیم ولی در آنجا متوجه شدیم که فرماندهان سوری آمده‌اند تا بگویند ما را در عملیات فردا همراهی نخواهند کرد! شهید همت این موضوع را نشانه شناخت درست حضرت امام آرایش سیاسی و نظامی منطقه و دوراندیشی ایشان می‌دانست.
جناب آقای مهندس میرحسین موسوی با تحریف خواسته یا ناخواسته این بخش از تاریخ (در مناظره خویش با آقای احمدی نژاد) فرمودند: «صحبت از خط امام شد. من جا دارد که یک خاطره ای از حضرت امام در اینجا نقل بکنم. یک موقعی اسراییلی ها آمدند و حمله کردند به جنوب لبنان و در داخل کشور همه به این اتفاق رسیدند که ما باید نیرو بفرستیم و به اصطلاح اسراییلی ها را بیرون کنیم و کنار لبنانی‌ها بجنگیم. آن موقع شهید همت هم قرار شد رئیس لشگرهایی باشد که قرار بود بفرستند. نیروهایی را هم پیشاپیش اعزام کردند که در لبنان بررسی کنند این نیروها باید در کجا مستقر بشوند. آن شبی که فردایش قرار بود نیروها فرستاده بشود، به یاد دارم که جلسه رؤسای سه قوه بود و شهید همت هم آمده بود. مرحوم حاج احمد آقا هم آمدند و گفتند که خیر است. این بحث و بعد گفتند که امام فرمودند راه قدس از کربلا می‌گذرد. یعنی شما بپردازید به جنگتان. چکار دارید به لبنان که نیرو بفرستید به آنجا. راه قدس از کربلا می‌گذرد. حالا ما بحثمان بر سر این قضیه است. ما می‌گوییم که نظام تصمیم گرفت که بگوید برای اینکه با هنجارهای بین‌المللی سازگار باشد، ولی هدف خودش را دنبال کند. در مورد اسراییل فقط این حرف گفته بشود که ما موافق این هستیم که همه مردم فلسطین جمع بشوند حتی آنانی که بیرون از کشور مهاجرت کرده‌اند اینها هرکس یک رأی اعم از یهودی، مسلمان و مسیحی رأی بدهند و سرنوشت خودشان را خودشان تعیین بکنند. این نیز به طور کامل با هنجارهای بین المللی سازگار است.»
اشکالاتی چند در فرمایشات ایشان به چشم می خورد که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌کنم:
1- فرمانده نیروهای اعزامی (که در حد و اندازه چند لشگر هم نبود) زنده یاد حاج احمد متوسلیان بود نه شهید همت! حاج همت نفر دوم و معاون حاج احمد متوسلیان بود.
2- نیروهای ایرانی به سوریه اعزام و در پادگانی در دمشق مستقر شدند و اینکه در شب اعزام، حاج همت در جلسه رؤسای سه قوه حاضر شد و.... قطعا خطاست! اولا در جلسات «حاج احمدمتوسلیان» که فرمانده نیروها بود شرکت می کردند نه حاج همت! ثانیا نیروها اعزام شده بودند و فرمایش ایشان به معنای اعزام نیرو، خلاف نظر حضرت امام است! ثالثا (همانطور که خود شهید همت نقل کرد و قطعا افراد بسیاری هنوز زنده‌اند و می‌توانند این موضوع را تصدیق کنند) نظر حضرت امام (ره) در شب عملیات (نه قبل از اعزام) و در مورد انجام عملیات (نه اعزام نیرو) آن هم به صورت تلفنی به واسطه‌ حاج احمد خمینی به نیروهای اعزامی ابلاغ شد.
3- با به یادآوردن عدم همراهی نیروهای سوری، نادرستی گشودن جبهه جدیدی که معلوم نیست عقبه‌ای داشته باشد می تواند دلیل تصمیم حضرت امام بوده باشد (آن گونه که شهید همت تحلیل می‌کرد و آن را نشانه دوراندیشی امام می شمرد).
4- پیوند زدن این خاطره با لزوم«سازگاری تصمیمات با هنجارهای بین المللی» بسیار غریب و از آقای مهندس موسوی غیرقابل انتظار است. آیا جناب آقای مهندس موسوی معتقدند که فتح لانه جاسوسی آمریکا (همان که مورد تأیید حضرت امام قرار گرفت و انقلاب دوم نامیده شد) با هنجارهای بین المللی سازگار بود؟ آیا اساسا اعزام نیرو به سوریه (که البته ایشان سهوا یا عملا آن را نادیده گرفته‌اند) و آماده شدن برای نبرد با آن هنجارها سازگار بود؟
5- اشاره ایشان به تدبیر مقام معظم رهبری و پیشنهاد ایشان در مورد سرزمین فلسطین (بدون بردن نام آیت الله خامنه‌ای) از یک نظر مثبت و از نظر دیگر منفی است. این که مهندس موسوی از اتخاذ تصمیم درست و سیاست راهیانه مقام معظم رهبری در شرایط امروز تمجید می‌کنند قابل تقدیر و امیدوار کننده است (و لو از ایشان نام نبرند) ولی پیوند زدن سیاست امروز با شرایط سه دهه پیش نشانه آشکار بی توجهی به این امر است. آیا توجه نفرموده‌اند که «راه قدس از کربلا می‌گذرد» معنایی به غیر از آن چیزی دارد که ایشان در ادامه تحلیل خود به آن متمسک شده‌اند؟ واقعیت آن است که شرایط آن روز اقتضائاتی داشت و شرایط امروز اقتضائات دیگری دارد. آن روز حضرت امام بر اساس شرایط روز سیاست‌های کلان نظام را تعیین می‌کردند و امروز مقام معظم رهبری بر اساس شرایط موجود مسیر را معین می‌کنند و همه موظف به تبعیت هستند.
در خاتمه اشاره به این نکته بد نیست که هنوز هم نفهیده‌ام آیا واقعا گرد پیری مهندس موسوی را واداشت تا چنین واقعه تاریخی را تحریف کند و بر اساس خاطره نادرست تحلیل نماید یا قصد دیگری در بین بود! گذر زمان باعث می‌شود تا خاطرات کمرنگ و کمرنگ تر شوند مگر وقایع مهمی که با تکرار در ذهن غبارزدایی شده باشند. به دیگر سخن یا گوشه نشینی بیست ساله و به فراموشی سپردن وقایع کم اهمیت اینچنینی (!) خاطرت را تحریف کرده و یا تحلیل بعدی که قرار بوده مبتنی بر آن ارائه شود فراموشی تحمیلی ایجاد کرده است!
امیدوارم سایر خاطراتی که از سال‌های دور مطرح می‌شود از این دست نباشد!
* محسن پرویز
انتهای پیام/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد